حمله دوباره کیهان به چهرههای معترض: بسیاری از سلبریتی های سینما را مردم در خیابان نمیشناسند/ توئیتر فلان سلبریتی ورزشی، دست دیگران است
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۲۶۷۰
واقعیت این است که «سلبریتیها» به یکی از ابزارهای تبلیغ و تأثیرگذاری بر افکار عمومی در جهان تبدیل شدهاند. هر چند که شاید در جریان کلی تغییرات و تحرکات اجتماعی، مردم لزوما از آنها متأثر نباشند، اما برخی چهرههای مشهور هنری، ورزشی و رسانهای، در جامعه امروز ما به یک «وسیله» برای اهداف اقتصادی/سیاسی/فرهنگی و حتی نظامی تبدیل شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به طور ویژه از زمان گسترش فضای مجازی در کشورمان، شاهد اظهار نظرهای پیدرپی در باب همه مسائل یا تعیین تکلیف از سوی سلبریتیها برای مخاطبانشان هستیم و احتمالا خواهیم بود؛ از انتخابات گرفته تا تبلیغات تجاری و حتی سفارشهای پزشکی و درمانی و اعتصاب و تحریم و عدم تشویق تیم ملی فوتبال و...!
اما مشکل اصلی این است که در اغلب این وقایع، شهرت درخدمت حقیقت قرار نمیگیرد و خیلی وقتها یا پای احساسات و قضاوتهای سطحی و زودگذر در میان است، یا جهل و یا منافع شخصی و مالی!
بعضی از سلبریتیها هم به طور رسمی صفحات خودشان را به گروهها یا مراکز سیاسی و امنیتی اجاره دادند. مثلا در اوج آشوبهای اخیر دیدیم «مهناز افشار» از بازیگران سابق که این روزها به فعال سیاسی و مجازی اجارهای تبدیل شده، گفت که صفحهاش را در اختیار مرکزی قرار داده که اتفاقا به جنگ طلبی علیه ایران و فشار بر نهادهای بینالمللی برای تحریم اقتصادی مردم کشورمان مشهور است. همچنانکه برخی فوتبالیستها که سواد اندکی ندارند و دو جمله ساده درباره «تیم ملی» را هم با لکنت و دستانداز بیان میکنند، این روزها توئیتهایی مینویسند و منتشر میکنند که مشخص است، کار خودشان نیست و دست دیگران در کار است!
اما به هر حال، سلبریتیها –چه از آنها خوشمان بیاید و یا نه- به عنوان یک واقعیت در فضای فرهنگ و سیاست ما حضور دارند و ممکن است گاهی روی بخشی از مخاطبانشان تأثیر هم بگذارند. به همین دلیل هم به افزایش آگاهی و نحوه مدیریت این قشر از جامعه نیاز داریم. در شرایطی که از فقدان مدیریت و کنترل چهرههای مشهور رنج میبریم.
سلبریتی یا شبهسلبریتی؟
برخی کارشناسان نیز معتقدند که اساسا نمیتوان چهرههای مشهور –به طور خاص هنری- در ایران را «سلبریتی» قلمداد کرد. سعید مستغاثی، منتقد و پژوهشگر سینما میگوید: «من به طور مشخص درباره عرصه سینما سخن میگویم؛ چون سلبریتی در سینما معمولا باید دو خصوصیت داشته باشد؛ اول، یک بازیگر باید شناخته شده باشد و دوم هم اینکه باید محبوب باشد تا بتوان او را «سلبریتی» لقب داد. مثلا چند سال قبل وقتی یکی از بازیگران مطرح هالیوود به ناسا رفت، همه دانشمندانی که آنجا مشغول به کار بودند، کار خودشان را رها کردند و به دیدن او رفتند. این را میگویند «سلبریتی»! اما در سینمای ما حتی خیلی از مردم عادی هم اگر یکی از این بازیگرها را درخیابان ببیند، اصلا نمیشناسدشان، چه برسد به دانشمندان! به همین دلیل هم من این افراد را «شبهسلبریتی» مینامم چون ادای سلبریتیها را در میآورند!»
این کارشناس سینما ادامه میدهد: «متأسفانه اغلب بازیگران ما سواد ناچیزی دارند، حتی درباره حرفه خودشان هم قابلیت توجه ندارند و بسیار ضعیف عمل کردهاند. وقتی یک فرد در حرفه خودش بیسواد است، در سایر عرصهها هم نمیتوان از او انتظاری داشت؛درنتیجه، شبهسلبریتیها، به همان کانالهای فضای مجازی محدود شدهاند که آن هم کارکردش تحمیق مردم است. متأسفانه این دسته از بازیگران هم هیچ گاه در پی این نیستند که مطالعه کنند تا حداقل حرفی که میزنند، توأم با سواد باشد! شبهسلبریتیها کتاب نمیخوانند، فیلم نمیبینند، تحقیق نمیکنند، سؤال نمیپرسند و چون تصور میکنند که ظاهر زیبایی دارند و توهم محبوبیت دارند، فکر میکنند میتوانند درباره هر چیزی هم اظهار نظر کنند. درحالی که با این اظهار نظرهای آبکی و باسمهای، فقط آبروی خودشان را میبرند!»
۲۳۳۰۲
کد خبر 1703035منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سلبریتی شبه سلبریتی سلبریتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۲۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام